معنی فارسی breadlines
B1صفهایی که در آنها مردم برای دریافت نان یا غذا تجمع میکنند، معمولاً در شرایط بحران اقتصادی.
A line of people waiting to receive free food, especially bread, during times of need.
- noun
noun
معنی(noun):
A line of people waiting to receive food from a charity.
معنی(noun):
Subsistence level.
example
معنی(example):
در دوران رکود بزرگ، بسیاری از مردم برای صرف غذاهای رایگان در صف نان ایستاده بودند.
مثال:
During the Great Depression, many people waited in breadlines for free meals.
معنی(example):
صفهای طولانی نان در شهر نشاندهنده مشکلات اقتصادی بودند.
مثال:
The long breadlines in the city reflected the economic struggles.
معنی فارسی کلمه breadlines
:
صفهایی که در آنها مردم برای دریافت نان یا غذا تجمع میکنند، معمولاً در شرایط بحران اقتصادی.