معنی فارسی breadthways

B1

شیارها، مسیرها یا راه‌هایی که برای عبور و مرور طراحی شده‌اند.

Paths or routes that are wide enough for traveling.

adverb
معنی(adverb):

Breadthwise

example
معنی(example):

ما شیارهای پارک را کاوش کردیم.

مثال:

We explored the breadthways of the park.

معنی(example):

شیارها مناظر خیره‌کننده‌ای را به نمایش گذاشتند.

مثال:

The breadthways provided stunning views.

معنی فارسی کلمه breadthways

: معنی breadthways به فارسی

شیارها، مسیرها یا راه‌هایی که برای عبور و مرور طراحی شده‌اند.