معنی فارسی break a leg

B1

عبارتی که به عنوان آرزوی موفقیت در هنر نمایش یا رویدادهای مشابه استفاده می‌شود.

A saying to wish someone good luck, especially before a performance.

example
معنی(example):

قبل از اجرا، به او گفتم که پایش را بشکند.

مثال:

Before her performance, I told her to break a leg.

معنی(example):

موفق باشی! در امتحانت پای خود را بشکن!

مثال:

Good luck! Break a leg on your exam!

معنی فارسی کلمه break a leg

: معنی break a leg به فارسی

عبارتی که به عنوان آرزوی موفقیت در هنر نمایش یا رویدادهای مشابه استفاده می‌شود.