معنی فارسی break faith

B1

آشکار کردن بی‌وفایی به اصول یا افراد، به‌ویژه در روابط دوستانه یا تعهدات.

To betray trust or loyalty in a relationship or commitment.

example
معنی(example):

او نمی‌خواست با دوستانش بی‌وفا باشد.

مثال:

He did not want to break faith with his friends.

معنی(example):

بی‌وفایی می‌تواند به عدم اعتماد در روابط منجر شود.

مثال:

Breaking faith can lead to distrust in relationships.

معنی فارسی کلمه break faith

: معنی break faith به فارسی

آشکار کردن بی‌وفایی به اصول یا افراد، به‌ویژه در روابط دوستانه یا تعهدات.