معنی فارسی break-oneself-of-a-habit
B1ترک عادت، به معنای از بین بردن یک رفتار یا عمل تکراری ناپسند است که فرد به آن عادت کرده است.
To stop doing something that has become a regular behavior, often undesirable.
- IDIOM
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت عادت گاز گرفتن ناخنهایش را ترک کند.
مثال:
She decided to break herself of the habit of biting her nails.
معنی(example):
ترک عادت تعلل برای او چالشبرانگیز بود.
مثال:
It was challenging for him to break himself of the habit of procrastination.
معنی فارسی کلمه break-oneself-of-a-habit
:
ترک عادت، به معنای از بین بردن یک رفتار یا عمل تکراری ناپسند است که فرد به آن عادت کرده است.