معنی فارسی breakfall
B2شکستن سقوط، تکنیکهای یادگیری برای کاهش آسیبهای ناشی از سقوط.
A technique to minimize injury when falling by distributing impact over a larger area.
- NOUN
example
معنی(example):
مدرس به ما نشان داد که چگونه یک شکستن سقوط صحیح را انجام دهیم.
مثال:
The instructor showed us how to do a proper breakfall.
معنی(example):
یک شکستن سقوط خوب میتواند شما را از آسیبهای جدی نجات دهد.
مثال:
A good breakfall can save you from serious injuries.
معنی فارسی کلمه breakfall
:
شکستن سقوط، تکنیکهای یادگیری برای کاهش آسیبهای ناشی از سقوط.