معنی فارسی breakwind

B1

شکستن باد، عبور گاز از بدن به ویژه به طور ناخواسته، معمولاً به عنوان یک عمل اجتماعی تابو در نظر گرفته می‌شود.

To expel gas from the digestive system through the rectum.

noun
معنی(noun):

A windbreak.

example
معنی(example):

او به طور تصادفی در جلسه باد شکند.

مثال:

He accidentally broke wind during the meeting.

معنی(example):

همه وقتی او باد شکند به طور بلند خندیدند.

مثال:

Everyone laughed when she broke wind loud.

معنی فارسی کلمه breakwind

: معنی breakwind به فارسی

شکستن باد، عبور گاز از بدن به ویژه به طور ناخواسته، معمولاً به عنوان یک عمل اجتماعی تابو در نظر گرفته می‌شود.