معنی فارسی breath mint
A2شیرینی کوچکی که برای تازگی نفس خورده میشود.
A small mint candy designed to freshen breath.
- noun
noun
معنی(noun):
A mint-flavored candy intended to freshen the breath.
example
معنی(example):
من همیشه نعناهای نفس در کیفم دارم.
مثال:
I always keep breath mints in my bag.
معنی(example):
پس از ناهار، یک نعنا نفس برای جلوگیری از بوی بد دهان خوردم.
مثال:
After lunch, I took a breath mint for fresh breath.
معنی فارسی کلمه breath mint
:
شیرینی کوچکی که برای تازگی نفس خورده میشود.