معنی فارسی breathlessness
B2تنگی نفس، حالتی است که فرد نمیتواند به راحتی نفس بکشد و معمولاً به دلیل مشکلات تنفسی یا فعالیت بدنی زیاد ایجاد میشود.
A condition of being unable to breathe easily; often associated with physical exertion or respiratory issues.
- NOUN
example
معنی(example):
پس از دویدن، احساس تنگی نفس کردم.
مثال:
After running, I felt a sense of breathlessness.
معنی(example):
ارتفاع باعث تنگی نفس او در طول پیادهروی شد.
مثال:
The altitude caused her breathlessness during the hike.
معنی فارسی کلمه breathlessness
:
تنگی نفس، حالتی است که فرد نمیتواند به راحتی نفس بکشد و معمولاً به دلیل مشکلات تنفسی یا فعالیت بدنی زیاد ایجاد میشود.