معنی فارسی brecken

B1

نامی که می‌تواند به مکان یا ویژگی‌های خاص اشاره داشته باشد.

A name that might refer to a specific location or distinctive features.

example
معنی(example):

آنها برای اسکی در زمستان به برکنریج رفتند.

مثال:

They visited Breckenridge for skiing in winter.

معنی(example):

برکن به خاطر مناظر زیبای خود مشهور است.

مثال:

Brecken is known for its beautiful landscapes.

معنی فارسی کلمه brecken

: معنی brecken به فارسی

نامی که می‌تواند به مکان یا ویژگی‌های خاص اشاره داشته باشد.