معنی فارسی breedy
B1بر اساس ویژگیهای جفتگیری، به حیواناتی اطلاق میشود که به آسانی پرورش مییابند.
Referring to animals that are capable of breeding or are often bred.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فروشگاه حیوانات خانگی چندین سگ نر و ماده برای فروش داشت.
مثال:
The pet store had many breedy dogs for sale.
معنی(example):
حیوانات نر و ماده معمولاً مورد توجه پرورشدهندگان هستند.
مثال:
Breedy animals are often sought after by breeders.
معنی فارسی کلمه breedy
:
بر اساس ویژگیهای جفتگیری، به حیواناتی اطلاق میشود که به آسانی پرورش مییابند.