معنی فارسی breezeway
B2 /ˈbɹiːzˌweɪ/فضای باز یا مسیری سایه‌دار که دو ساختمان را به هم متصل می‌کند.
A roofed outdoor passage connecting two buildings, often providing ventilation.
- noun
noun
معنی(noun):
A covered walkway, with open sides, that connects two buildings.
مثال:
One of his favorite pastimes was strolling through the breezeway on warm spring afternoons.
example
معنی(example):
آنان یک راهرو هوایی برای اتصال دو ساختمان ساختند.
مثال:
They built a breezeway to connect the two buildings.
معنی(example):
این راهرو هوایی در روزهای گرم یک گذرگاه راحت فراهم می‌کند.
مثال:
The breezeway provided a comfortable passage on hot days.
معنی فارسی کلمه breezeway
:
فضای باز یا مسیری سایه‌دار که دو ساختمان را به هم متصل می‌کند.
