معنی فارسی brekkle
B1بریکل، اصطلاحی برای یک حرکت خاص در بازیهای ورق که میتواند شرایط بازی را تحت تأثیر قرار دهد.
A special move in card games that can alter the game's outcome.
- NOUN
example
معنی(example):
بریکل اصطلاحی است که در برخی از بازیهای کارتی برای یک حرکت خاص استفاده میشود.
مثال:
Brekkle is a term used in certain card games for a particular move.
معنی(example):
در بازی، انجام یک بریکل میتواند نتایج را به طور قابل توجهی تغییر دهد.
مثال:
In the game, making a brekkle can change the outcome significantly.
معنی فارسی کلمه brekkle
:
بریکل، اصطلاحی برای یک حرکت خاص در بازیهای ورق که میتواند شرایط بازی را تحت تأثیر قرار دهد.