معنی فارسی brens
B1واژهای غیررسمی یا محاورهای که ممکن است به یک نوع خاص از اشیاء یا مواد اشاره کند.
A colloquial term that may refer to a specific type of items or materials.
- verb
verb
معنی(verb):
To burn (to set ablaze).
example
معنی(example):
برنزها اوایل بعد از ظهر تحویل داده شدند.
مثال:
The brens were delivered early in the afternoon.
معنی(example):
او عاشق جمعآوری برنزهای مختلف با رنگهای مختلف است.
مثال:
She loves collecting brens of all different colors.
معنی فارسی کلمه brens
:
واژهای غیررسمی یا محاورهای که ممکن است به یک نوع خاص از اشیاء یا مواد اشاره کند.