معنی فارسی brevetted

B2

به معنای ارتقاء در ساختار نظامی بدون تغییر واقعی رده، اغلب به دلیل شایستگی یا عمل قهرمانانه.

To promote someone in the military without an actual change in rank, often for merit or heroic action.

verb
معنی(verb):

To promote by brevet.

example
معنی(example):

او به خاطر خدمت استثنائی‌اش در ارتش، برگزیده شد.

مثال:

He was brevetted for his exceptional service in the military.

معنی(example):

بسیاری از افسران به خاطر اقدام‌های قهرمانانه خود برگزیده می‌شوند.

مثال:

Many officers are brevetted for acts of heroism.

معنی فارسی کلمه brevetted

: معنی brevetted به فارسی

به معنای ارتقاء در ساختار نظامی بدون تغییر واقعی رده، اغلب به دلیل شایستگی یا عمل قهرمانانه.