معنی فارسی breviped
B1بریفید به معنی موجوداتی است که پاهای کوتاهی دارند.
Having short legs or limbs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این پرنده به خاطر ویژگیهای بریفیدِ خود شناخته شده است که به آن کمک میکند در بوتههای متراکم حرکت کند.
مثال:
The bird is known for its breviped characteristics, which help it navigate dense foliage.
معنی(example):
طراحی بریفیدِ حشره به آن امکان حرکات سریع میدهد.
مثال:
The breviped design of the insect allows for quick movements.
معنی فارسی کلمه breviped
:
بریفید به معنی موجوداتی است که پاهای کوتاهی دارند.