معنی فارسی brewski
B1بروسکی، اصطلاحی غیررسمی برای آبجو است.
A slang term for beer.
- noun
noun
معنی(noun):
Beer
معنی(noun):
A serving of beer.
example
معنی(example):
بیایید بیرون برویم و یک بروسکی بنوشیم.
مثال:
Let's go out for a brewski.
معنی(example):
او از یک بروسکی خنک در بار لذت برد.
مثال:
He enjoyed a cold brewski at the bar.
معنی فارسی کلمه brewski
:
بروسکی، اصطلاحی غیررسمی برای آبجو است.