معنی فارسی bribeless
B1بدون رشوه، توصیفی است برای وضعیت یا جامعهای که در آن رشوه وجود ندارد.
Describing a situation or society where bribery does not exist.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در یک جامعه بدون رشوه، تمام معاملات عادلانه است.
مثال:
In a bribeless society, all transactions are fair.
معنی(example):
آنها تلاش میکنند تا یک محیط بدون رشوه در سازمان خود ایجاد کنند.
مثال:
They strive to create a bribeless environment in their organization.
معنی فارسی کلمه bribeless
:
بدون رشوه، توصیفی است برای وضعیت یا جامعهای که در آن رشوه وجود ندارد.