معنی فارسی brickie
B1 /ˈbɹɪki/بریکی، اصطلاحی برای توصیف کسی که در کار با آجرها تخصص دارد و معمولاً بانی ساختمانسازی است.
A colloquial term for a bricklayer, someone who lays bricks to construct walls or buildings.
- noun
noun
معنی(noun):
A bricklayer.
example
معنی(example):
یک بریکی کسی است که با آجرها کار میکند.
مثال:
A brickie is someone who works with bricks.
معنی(example):
بریکی یک دیوار محکم برای خانه ساخت.
مثال:
The brickie built a sturdy wall for the house.
معنی فارسی کلمه brickie
:
بریکی، اصطلاحی برای توصیف کسی که در کار با آجرها تخصص دارد و معمولاً بانی ساختمانسازی است.