معنی فارسی bridlepaths
B1چندین مسیر باریک برای سوارکاری.
Multiple paths designated for horseback riding.
- noun
noun
معنی(noun):
A bridleway.
example
معنی(example):
چندین راه سوارکاری در باغهای روستایی وجود دارد.
مثال:
There are several bridlepaths in the countryside.
معنی(example):
راههای سوارکاری به سوارکاران اجازه میدهند که به طور ایمن از طبیعت دیدن کنند.
مثال:
Bridlepaths allow riders to explore nature safely.
معنی فارسی کلمه bridlepaths
:
چندین مسیر باریک برای سوارکاری.