معنی فارسی bridlewise

B1

bridlewise به معنای با دقت و به منظور کنترل رفتار یا حرکت، به ویژه در زمینه مدیریت یا هدایت یک وضعیت.

In a manner that shows control or restraint, particularly in handling situations.

example
معنی(example):

اسب به گونه‌ای آموزش دیده بود که به سمت لقی برود.

مثال:

The horse was trained to move bridlewise.

معنی(example):

او در مهمانی به طور جدی‌تری با وضعیت برخورد کرد.

مثال:

She handled the situation bridlewise at the party.

معنی فارسی کلمه bridlewise

: معنی bridlewise به فارسی

bridlewise به معنای با دقت و به منظور کنترل رفتار یا حرکت، به ویژه در زمینه مدیریت یا هدایت یک وضعیت.