معنی فارسی brigittine
B1نسبت به دینی که توسط بریجید نورس بنیانگذاری شده و بر زندگیهای روحانی تمرکز دارد.
Relating to the religious order founded by Saint Brigid, focused on spirituality and community.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
راهبزاده بریجیت بر نماز و زندگی اجتماعی تأکید دارد.
مثال:
The Brigittine order focuses on prayer and community life.
معنی(example):
او به جامعه بریجیت پیوست تا به دیگران خدمت کند.
مثال:
She joined the Brigittine community to serve others.
معنی فارسی کلمه brigittine
:
نسبت به دینی که توسط بریجید نورس بنیانگذاری شده و بر زندگیهای روحانی تمرکز دارد.