معنی فارسی briner

B1

شخص یا وسیله‌ای که برای مخلوط کردن نمک و آب به منظور ترشی‌سازی استفاده می‌شود.

An individual or device used to create brine for the purpose of preserving food.

example
معنی(example):

یک نمک‌زن نمک و آب را برای نگهداری غذا مخلوط می‌کند.

مثال:

A briner mixes salt and water for food preservation.

معنی(example):

استفاده از نمک‌زن می‌تواند طعم گوشت‌ها را تقویت کند.

مثال:

Using a briner can enhance the flavor of meats.

معنی فارسی کلمه briner

: معنی briner به فارسی

شخص یا وسیله‌ای که برای مخلوط کردن نمک و آب به منظور ترشی‌سازی استفاده می‌شود.