معنی فارسی bring down the curtain on

B2

پایان دادن به یک دوره یا رویداد مهم.

To conclude or finish something dramatically.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند پس از موفقیت، پرده را بر روی رویداد پایین بیاورند.

مثال:

They decided to bring down the curtain on the event after a successful run.

معنی(example):

وقت آن است که پرده را بر روی این بخش از زندگی‌مان پایین بیاوریم.

مثال:

It's time to bring down the curtain on this chapter of our lives.

معنی فارسی کلمه bring down the curtain on

: معنی bring down the curtain on به فارسی

پایان دادن به یک دوره یا رویداد مهم.