معنی فارسی bring-to-light
B1به معنای آشکار کردن یا نمایان ساختن حقیقت یا اطلاعاتی که قبلاً پنهان بوده است.
To make something known or visible that was previously hidden or unclear.
- IDIOM
example
معنی(example):
این مستند به روشن کردن مشکلاتی که سیاره ما با آن مواجه است کمک کرد.
مثال:
The documentary helped to bring to light the issues facing our planet.
معنی(example):
این تحقیق به منظور روشن کردن فساد در سازمان انجام شد.
مثال:
The investigation aimed to bring to light the corruption in the organization.
معنی فارسی کلمه bring-to-light
:
به معنای آشکار کردن یا نمایان ساختن حقیقت یا اطلاعاتی که قبلاً پنهان بوده است.