معنی فارسی brinnies
A2نوعی لباس شنا یا شورت کوتاه که معمولاً در فصل تابستان استفاده میشود.
A type of short pants or swimwear typically worn in warm weather.
- noun
noun
معنی(noun):
(Victoria) A stone thrown as a missile.
example
معنی(example):
او هر تابستان به ساحل برینهایش را پوشید.
مثال:
He wore his brinnies to the beach every summer.
معنی(example):
برینها در هوای آفتابی محبوب هستند.
مثال:
Brinnies are popular in sunny weather.
معنی فارسی کلمه brinnies
:
نوعی لباس شنا یا شورت کوتاه که معمولاً در فصل تابستان استفاده میشود.