معنی فارسی brisés
B1بریز، از واژه فرانسوی به معنای شکسته یا ترکخورده، که به اشیاء یا سطوحی که دارای شکستگی یا بافت هستند، اشاره میکند.
Brisés refers to broken or cracked textures, often used in art or culinary contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بریزهای روی سطح کیک آن را ساده و روستایی نشان میداد.
مثال:
The brisés on the surface of the cake made it look rustic.
معنی(example):
هنرمند از تکنیک بریز برای ایجاد بافت در نقاشیاش استفاده کرد.
مثال:
The artist used brisés technique to create texture in her painting.
معنی فارسی کلمه brisés
:
بریز، از واژه فرانسوی به معنای شکسته یا ترکخورده، که به اشیاء یا سطوحی که دارای شکستگی یا بافت هستند، اشاره میکند.