معنی فارسی brist
B1برست به معنی سیخ شدن یا برآمدگی مو یا الیاف است.
The stiff or prickly part of something, usually referring to hair or fur.
- NOUN
example
معنی(example):
موهای گربه وقتی ترسیده بود، سیخ شد.
مثال:
The brist of the cat's fur stood up when it was scared.
معنی(example):
بادی که به پوستم برخورد کرد را احساس کردم.
مثال:
I felt the brist of the wind against my skin.
معنی فارسی کلمه brist
:
برست به معنی سیخ شدن یا برآمدگی مو یا الیاف است.