معنی فارسی brit
A2 /bɹɪt/اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به مردم بریتانیا.
An informal term used to refer to a British person.
- NOUN
example
معنی(example):
بریتانیا در یک روز بارانی از یک فنجان چای لذت برد.
مثال:
The Brit enjoyed a cup of tea on a rainy day.
معنی(example):
بسیاری از بریتانیاییها میراث خود را با موسیقی سنتی جشن میگیرند.
مثال:
Many Brits celebrate their heritage with traditional music.
معنی فارسی کلمه brit
:
اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به مردم بریتانیا.