معنی فارسی british oversea territories
B2مجموعهای از سرزمینهای وابسته به بریتانیا که در خارج از سرزمین اصلی واقع شدهاند.
A collection of territories that are associated with Britain located beyond its mainland.
- NOUN
example
معنی(example):
چندین سرزمین دورافتاده بریتانیا دارای حیات وحش منحصر به فردی هستند.
مثال:
Several british oversea territories have unique wildlife.
معنی(example):
سرزمینهای دورافتاده بریتانیا تجربیات فرهنگی متنوعی را ارائه میدهند.
مثال:
The british oversea territories offer various cultural experiences.
معنی فارسی کلمه british oversea territories
:
مجموعهای از سرزمینهای وابسته به بریتانیا که در خارج از سرزمین اصلی واقع شدهاند.