معنی فارسی britzka
B1نوعی کالسکه سبک که عموماً برای سفرهای تفریحی استفاده میشود و معمولاً با اسب کشیده میشود.
A lightweight carriage typically used for leisurely travel, usually horse-drawn.
- NOUN
example
معنی(example):
بریتزکا طراحی منحصر به فردی دارد که آن را متمایز میکند.
مثال:
The britzka has a unique design that makes it stand out.
معنی(example):
سفر کردن در یک بریتزکا تجربهای دلنشین است.
مثال:
Riding in a britzka is a charming experience.
معنی فارسی کلمه britzka
:
نوعی کالسکه سبک که عموماً برای سفرهای تفریحی استفاده میشود و معمولاً با اسب کشیده میشود.