معنی فارسی broad brushstrokes
B2حرکات بزرگ قلم مو، به کار بردن حرکات وسیع و نامنظم در نقاشی به منظور ایجاد اثر بصری خاص.
Large, sweeping movements of a brush that create a broad effect in artwork.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند برای ایجاد سبک بیانی‌تر از حرکات بزرگ قلم مو استفاده کرد.
مثال:
The artist used broad brushstrokes for a more expressive style.
معنی(example):
استفاده از حرکات بزرگ قلم مو در نقاشی حس حرکت ایجاد می‌کند.
مثال:
Using broad brushstrokes creates a sense of movement in the painting.
معنی فارسی کلمه broad brushstrokes
:
حرکات بزرگ قلم مو، به کار بردن حرکات وسیع و نامنظم در نقاشی به منظور ایجاد اثر بصری خاص.
