معنی فارسی broad-leaved

B2

به گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای برگ‌های عریض و بزرگ هستند و برای اکوسیستم اهمیت دارند.

Refers to plants that have wide and large leaves, important for ecosystems.

adjective
معنی(adjective):

Having relatively broad leaves

example
معنی(example):

گیاهان پهن‌برگ محل زندگی بسیاری از پرندگان را فراهم می‌کنند.

مثال:

The broad-leaved plants provide habitat for many birds.

معنی(example):

گونه‌های پهن‌برگ برای تنوع زیستی ضروری هستند.

مثال:

Broad-leaved species are essential for biodiversity.

معنی فارسی کلمه broad-leaved

: معنی broad-leaved به فارسی

به گیاهانی اطلاق می‌شود که دارای برگ‌های عریض و بزرگ هستند و برای اکوسیستم اهمیت دارند.