معنی فارسی broad-reached
B1بسیار فراگیر و وسیع، در ارتباط با روابط یا تأثیرات که انواع مختلفی از افراد یا موضوعات را در بر میگیرد.
Extensive in scope or influence, affecting many areas or people.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ابتکارهای گسترده این سازمان به بسیاری از جوامع کمک میکند.
مثال:
The organization's broad-reached initiatives help many communities.
معنی(example):
علاقههای او گسترده است و شامل زمینههای مختلف میشود.
مثال:
His interests are broad-reached, spanning multiple fields.
معنی فارسی کلمه broad-reached
:
بسیار فراگیر و وسیع، در ارتباط با روابط یا تأثیرات که انواع مختلفی از افراد یا موضوعات را در بر میگیرد.