معنی فارسی brogueries
B1جمع دوختن یا طراحی تزیینی روی کفشها، به ویژه در سبکهای مختلف.
Plural form of broguery, referring to various decorative details on shoes.
- NOUN
example
معنی(example):
این فروشگاه در انواع مختلفی از دوختنها تخصص دارد.
مثال:
The shop specializes in various brogueries.
معنی(example):
او تفاوتها را در میان دوختنهای نمایش داده شده متوجه شد.
مثال:
He noted the differences among the brogueries on display.
معنی فارسی کلمه brogueries
:
جمع دوختن یا طراحی تزیینی روی کفشها، به ویژه در سبکهای مختلف.