معنی فارسی broider
B1گلدوزی کردن، به دوختن طرحها یا نقوش بر روی پارچه با استفاده از نخ و سوزن اطلاق میشود.
To decorate fabric by sewing patterns with thread.
- VERB
example
معنی(example):
او عاشق این است که روی پارچه الگوهای زیبا گلدوزی کند.
مثال:
She loves to broider beautiful patterns on fabric.
معنی(example):
او تصمیم گرفت برای عروسی دوستش یک هدیه گلدوزی کند.
مثال:
He decided to broider a gift for his friend's wedding.
معنی فارسی کلمه broider
:
گلدوزی کردن، به دوختن طرحها یا نقوش بر روی پارچه با استفاده از نخ و سوزن اطلاق میشود.