معنی فارسی broken-in
B2جا افتاده، به وضعیتی اشاره دارد که یک شیء به طور خاص برای استفاده راحتتر آماده شده باشد، معمولاً با استفاده مکرر.
Refers to something that has become comfortable or adapted for use through repeated wearing or use.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کفشها به خوبی جا افتاده بودند و احساس راحتی داشتند.
مثال:
The shoes were broken-in and felt comfortable to wear.
معنی(example):
پس از چند هفته، بالاخره ژاکت جدید جا افتاد.
مثال:
After a few weeks, the new jacket was finally broken-in.
معنی فارسی کلمه broken-in
:
جا افتاده، به وضعیتی اشاره دارد که یک شیء به طور خاص برای استفاده راحتتر آماده شده باشد، معمولاً با استفاده مکرر.