معنی فارسی brokership
B1بروکری، به معنای وضعیت یا شغل یک کارگزار در زمینه معاملات مالی است.
The status or business of an individual or firm acting as a broker.
- NOUN
example
معنی(example):
بروکری او در صنعت به خوبی شناخته شده بود.
مثال:
Her brokership was well-respected in the industry.
معنی(example):
شرکت کارگزاری خدمات مالی متنوعی را ارائه میدهد.
مثال:
The brokership offers various financial services.
معنی فارسی کلمه brokership
:
بروکری، به معنای وضعیت یا شغل یک کارگزار در زمینه معاملات مالی است.