معنی فارسی bromantic
B1 /bɹoʊˈmæntɪk/برومانتیک به توصیف لحظات یا فعالیتهایی اشاره دارد که در آنها صمیمیت و دوستی نزدیک بین مردان وجود دارد.
Describing a close, affectionate friendship between men that includes emotional bonding.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of or relating to bromance.
example
معنی(example):
شام برومانتیک پر از خنده بود.
مثال:
The bromantic dinner was filled with laughter.
معنی(example):
آنها لحظهای برومانتیک را در حین تماشای بازی به اشتراک گذاشتند.
مثال:
They shared a bromantic moment while watching the game.
معنی فارسی کلمه bromantic
:
برومانتیک به توصیف لحظات یا فعالیتهایی اشاره دارد که در آنها صمیمیت و دوستی نزدیک بین مردان وجود دارد.