معنی فارسی bromous

B1

اسید یا ترکیب حاوی بروم با حالت اکسیداسیون +3، اکثر اوقات در واکنش‌های شیمیایی استفاده می‌شود.

Relating to or derived from bromine, specifically with a valence of three.

example
معنی(example):

اسید بروموس در برخی واکنش‌های شیمیایی استفاده می‌شود.

مثال:

Bromous acid is used in some chemical reactions.

معنی(example):

یون بروموس می‌تواند در ترکیبات مختلفی یافت شود.

مثال:

The bromous ion can be found in various compounds.

معنی فارسی کلمه bromous

: معنی bromous به فارسی

اسید یا ترکیب حاوی بروم با حالت اکسیداسیون +3، اکثر اوقات در واکنش‌های شیمیایی استفاده می‌شود.