معنی فارسی bronchitic
B2برونشیتی به حالت یا وضعیتی اطلاق میشود که در آن التهاب در لولههای برونشی وجود دارد.
Relating to or affected by bronchitis, characterized by inflammation of the bronchial tubes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
به بیمار تشخیص برونشیت داده شد.
مثال:
The patient was diagnosed as bronchitic.
معنی(example):
علائم برونشیت مزمن شامل سرفه و تولید خلط است.
مثال:
Chronic bronchitic symptoms include coughing and mucus production.
معنی فارسی کلمه bronchitic
:
برونشیتی به حالت یا وضعیتی اطلاق میشود که در آن التهاب در لولههای برونشی وجود دارد.