معنی فارسی bronchoconstrictor

B2

برونکوس constrictor، ماده‌ای که باعث تنگ شدن مجاری تنفسی شده و می‌تواند بر تنفس تأثیر بگذارد.

A substance that causes the airways to constrict, affecting breathing.

example
معنی(example):

برونکوس constrictor ماده‌ای است که باعث تنگ شدن راه‌های هوایی می‌شود.

مثال:

A bronchoconstrictor is a substance that causes the airways to narrow.

معنی(example):

هیستامین در طی واکنش‌های آلرژیک به عنوان یک برونکوس constrictor عمل می‌کند.

مثال:

Histamine acts as a bronchoconstrictor during allergic reactions.

معنی فارسی کلمه bronchoconstrictor

: معنی bronchoconstrictor به فارسی

برونکوس constrictor، ماده‌ای که باعث تنگ شدن مجاری تنفسی شده و می‌تواند بر تنفس تأثیر بگذارد.