معنی فارسی bronchographic
B2برونکوگرافی، مربوط به تصویربرداری از نای و ریهها که به بررسی بیماریهای تنفسی کمک میکند.
Relating to the imaging of the bronchi and adjacent lung structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تصاویر برونکوگرافی به وضوح مسدودیت در راههای هوایی را نشان داد.
مثال:
Bronchographic images clearly showed the blockage in the airways.
معنی(example):
او یافتههای برونکوگرافی را برای تهیه گزارشش مطالعه کرد.
مثال:
He studied the bronchographic findings to prepare his report.
معنی فارسی کلمه bronchographic
:
برونکوگرافی، مربوط به تصویربرداری از نای و ریهها که به بررسی بیماریهای تنفسی کمک میکند.