معنی فارسی bronchoscopist

B1

پزشکی که در انجام برانچوسکوپی مهارت دارد و به بررسی و درمان مشکلات تنفسی می‌پردازد.

A specialist who performs bronchoscopies and manages airway conditions.

example
معنی(example):

برانچوسکوپیست این عمل را به طور مؤثر انجام داد.

مثال:

The bronchoscopist performed the procedure efficiently.

معنی(example):

به عنوان برانچوسکوپیست، او در روش‌های مربوط به ریه تخصص دارد.

مثال:

As a bronchoscopist, he specializes in lung procedures.

معنی فارسی کلمه bronchoscopist

: معنی bronchoscopist به فارسی

پزشکی که در انجام برانچوسکوپی مهارت دارد و به بررسی و درمان مشکلات تنفسی می‌پردازد.