معنی فارسی brothier

B1

آبدوست‌تر، مقایسه‌ای برای توصیف چیزی که مایع بیشتری دارد.

A comparative term for describing something that has more broth or liquid.

example
معنی(example):

این سوپ از آخری که داشتیم، آبدوست‌تر است.

مثال:

This soup is brothier than the last one we had.

معنی(example):

من در روزهای سرد غذاهای آبدوست‌تر را ترجیح می‌دهم.

مثال:

I prefer brothier dishes on cold days.

معنی فارسی کلمه brothier

: معنی brothier به فارسی

آبدوست‌تر، مقایسه‌ای برای توصیف چیزی که مایع بیشتری دارد.