معنی فارسی browned-off

B1

بر اساس اصطلاحات عامیانه، 'برواند آف' به حالتی اشاره دارد که فردی از چیزی کلافه یا خسته شده باشد.

A slang expression indicating annoyance or frustration.

adjective
معنی(adjective):

Annoyed, upset, angry, bored, fed up, disgusted

مثال:

Bob was browned off when he was passed over for promotion.

example
معنی(example):

او بعد از انتظار چند ساعت، ناراحت شد.

مثال:

He was browned-off after waiting for hours.

معنی(example):

او به خاطر تاخیرهای مداوم در محل کار، ناراحت شد.

مثال:

She felt browned-off with the constant delays at work.

معنی فارسی کلمه browned-off

: معنی browned-off به فارسی

بر اساس اصطلاحات عامیانه، 'برواند آف' به حالتی اشاره دارد که فردی از چیزی کلافه یا خسته شده باشد.