معنی فارسی brujo

B1

بروجو به معنای جادوگر مرد است و معمولاً در فرهنگ‌های مختلف به افراد دارای توانایی‌های جادویی اشاره دارد.

A male witch or sorcerer, often associated with folk magic in various cultures.

example
معنی(example):

در برخی فرهنگ‌ها، بروجو یک جادوگر مرد است.

مثال:

A brujo is a male witch in some cultures.

معنی(example):

داستان‌ها معمولاً شامل یک بروجو با قدرت‌های جادویی هستند.

مثال:

The stories often feature a brujo with magical powers.

معنی فارسی کلمه brujo

: معنی brujo به فارسی

بروجو به معنای جادوگر مرد است و معمولاً در فرهنگ‌های مختلف به افراد دارای توانایی‌های جادویی اشاره دارد.