معنی فارسی brulzie

B1

نتیجه‌گیری، نتیجه‌ای که از یک تبادل نظر یا گفتگو حاصل می‌شود.

The outcome or conclusion derived from an exchange or conversation.

example
معنی(example):

نتیجه‌گیری گفتگویمان مفید بود.

مثال:

The brulzie of our conversation was beneficial.

معنی(example):

من از نتیجه‌گیری که بعد از جلسه ارائه داد قدردانی کردم.

مثال:

I appreciated the brulzie he provided after the meeting.

معنی فارسی کلمه brulzie

: معنی brulzie به فارسی

نتیجه‌گیری، نتیجه‌ای که از یک تبادل نظر یا گفتگو حاصل می‌شود.