معنی فارسی brush back

B1

کنار زدن یا کنار کشیدن چیزی، به‌ویژه مو یا یادها.

To move something back or away, especially hair or memories.

example
معنی(example):

او با دستش موهایش را از چهره‌اش کنار زد.

مثال:

She used her hand to brush back her hair away from her face.

معنی(example):

او سعی کرد یادآوری‌های گذشته را کنار بزند.

مثال:

He tried to brush back the memories of the past.

معنی فارسی کلمه brush back

: معنی brush back به فارسی

کنار زدن یا کنار کشیدن چیزی، به‌ویژه مو یا یادها.