معنی فارسی brush-me-off
B1نادیده گرفتن، بیمحلی کردن به کسی یا چیزی، بهویژه زمانی که شخصی دیگر به چیزی نیاز دارد یا چیزی میخواهد و کسی در پاسخ او را نادیده میگیرد.
To dismiss someone or something in a casual or indifferent way.
- IDIOM
example
معنی(example):
او سعی کرد با او صحبت کند، اما او او را نادیده گرفت.
مثال:
She tried to talk to him, but he brushed her off.
معنی(example):
پس از چندین بار تلاش برای کمک، او احساس کرد که مدیر او را نادیده گرفت.
مثال:
After several attempts to get help, he felt like the manager brushed him off.
معنی فارسی کلمه brush-me-off
:
نادیده گرفتن، بیمحلی کردن به کسی یا چیزی، بهویژه زمانی که شخصی دیگر به چیزی نیاز دارد یا چیزی میخواهد و کسی در پاسخ او را نادیده میگیرد.